رشد بورس ادامه دارد؟

بهرنگ شادرو

بهرنگ شادرو، کارشناس بازار سرمایه تداوم رشد بازار سرمایه را محتمل می‌داند. وی برای این موضوع به چند دلیل اشاره می‌کند: می‌توان آن را از دو منظر نموداری و بنیادی بررسی کرد. از نظر نموداری، نخستین نکته این است که سقف کانال سه‌ساله شاخص کل شکسته شده و این کانال اگرچه شیب تندی نداشته، اما شکست سطح 3‌میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی اتفاق مهمی محسوب می‌شود. بر همین اساس، اهداف ۳‌میلیون و ۷۰۰ هزار واحد و حتی ۴‌میلیون و ۲۰۰ هزار واحد از نظر نموداری اهدافی منطقی، معقول و در دسترس هستند و حتی می‌توانند در کوتاه‌مدت نیز محقق شوند. دلیل دوم نموداری، شکست سقف تاریخی شاخص قیمت است. این شاخص بعد از سال ۱۳۹۹ چندین بار تلاش کرد از سقف تاریخی خود عبور کند، اما موفق نبود. این بار با توجه به فاصله‌ای که گرفته، نوع معاملات و حجم معاملاتی که مشاهده می‌شود، به نظر می‌رسد احتمال عبور از این سقف وجود دارد.

نکته بعدی، حجم معاملات است. حجم معاملات به‌طور معناداری افزایش پیدا کرده، هرچند همچنان پایین است. در سال ۱۳۹۹ حجم معاملات حدود ۳۰ همت بود، آن هم با دلار ۲۰ هزار تومانی که اگر به‌روزرسانی شود، باید حداقل شاهد حجم‌هایی بالاتر از این سطوح باشیم. بنابراین هنوز جای رشد دارد، اما نسبت به هفته‌ها و ماه‌های اخیر، افزایش حجم معاملات قابل‌توجه است. از منظر نموداری، یک نکته مهم دیگر نیز وجود دارد و آن تشکیل الگوی صعودی فلگ یا پرچم در ارزش دلاری بازار است. این الگو می‌تواند به این معنا باشد که در کوتاه‌مدت، بازدهی بازار سرمایه نسبت به دلار عملکرد بهتری داشته باشد.

شادرو به بررسی بنیادی بورس تهران پرداخت: به نظر می‌رسد، سیاست‌های دولتی دچار یک چرخش اساسی شده است. برداشت من این است که دولت تمایل دارد سرمایه‌ها به سمت بازار سرمایه هدایت شوند تا فشار به بازارهایی مانند دلار و سکه و تورم‌های شدید کاهش پیدا کند. به عنوان مثال، انتقال ارز صادراتی به تالار دوم که به نظر می‌رسد به‌تدریج ارز مبادله‌ای در حال جمع شدن است. فاصله بسیار زیاد آن با دلار آزاد که امروز به بیش از ۸۰ درصد رسیده، نشان می‌دهد دولت چاره‌ای جز اصلاح این وضعیت ندارد. این موضوع می‌تواند کمک قابل‌توجهی به سهامی کند که از نرخ ارز مبادله‌ای تاثیر می‌گیرند. نشانه‌های مثبت دیگری هم دیده می‌شود. برای مثال، تخفیف پالایشی‌ها دست‌نخورده باقی مانده و این موضوع می‌تواند یک سیگنال مثبت برای بازار باشد. همچنین بحث نرخ خوراک پتروشیمی‌ها که در هفته‌ها و ماه‌های گذشته مطرح بوده، هنوز نهایی نشده، اما صرف مطرح شدن آن و احتمال لحاظ شدن در بودجه، به‌ویژه با حذف برخی ‌هاب‌هایی که اثر منفی زیادی بر نرخ گاز داشتند، می‌تواند به بازار کمک کند. به نظر من دولت همچنان سیگنال‌های دیگری هم در اختیار دارد که می‌تواند در آینده به بازار بدهد. به‌عنوان نمونه، گروه خودرویی که مدتی است درجا می‌زند؛ اگر بحث بورس کالای خودرو نهایی شود، می‌تواند جان تازه‌ای به بازار بدهد. همچنین موضوع نرخ بهره بسیار مهم است و اگر بازار سیگنالی از کاهش نرخ بهره دریافت کند، اثر آن می‌تواند بسیار مثبت و سریع باشد.

رشد بورس پایدار است؟

پدرام یزدانی

پدرام یزدانی، کارشناس بازار سرمایه گفت: بررسی ارزش‌گذاری شرکت‌های بزرگ نشان می‌دهد در بسیاری از صنایع، قیمت سهام پایین‌تر از ارزش ذاتی قرار دارد و از منظر بنیادی، بازار برای سرمایه‌گذاران بلندمدت جذاب است؛ با این حال تداوم این جذابیت وابسته به عواملی مانند استمرار سودآوری شرکت‌ها، آرامش سیاسی، کاهش ریسک‌های سیستماتیک، ورود پایدار نقدینگی و ثبات نسبی نرخ ارز است. در غیر این صورت، بازار همچنان در معرض نوسانات مقطعی و رفتارهای هیجانی قرار خواهد داشت.

افزایش نسبت P/E پس از کاهش تنش‌های سیاسی، رشد انتظارات تورمی، صعود نرخ ارز و بهبود چشم‌انداز شرکت‌های صادراتی موجب تقویت تقاضا برای سهام، به‌ویژه در صنایع بزرگ و شاخص‌ساز شده است. هم‌زمان، رشد ارزش معاملات در شاخص هم‌وزن نشان می‌دهد ورود نقدینگی به کل بازار تسری یافته و محدود به شرکت‌های بزرگ نیست. مجموع این عوامل، در کنار پایین بودن ارزش دلاری بازار، این انتظار را تقویت می‌کند که بازار سهام در بلندمدت بتواند بخشی از عقب‌ماندگی خود نسبت به بازارهای موازی را جبران کند.

موتورهایی که رشد بورس را تداوم می‌بخشند

میلاد زمانی

 میلاد زمانی، کارشناس بازار سرمایه به مولفه‌های اثرگذار بر رشد بازار سهام اشاره کرد و گفت: اولین موضوع، عقب‌ماندگی بازار سرمایه از تورم است. اقتصاد با شتاب بالای تورمی در حال حرکت است و شرکت‌ها هم از این وضعیت مستثنی نیستند. اثر این تورم را می‌توان در صورت‌های مالی شرکت‌ها مشاهده کرد. بسیاری از شرکت‌ها توانسته‌اند سودهای مناسبی شناسایی کنند، اما باید توجه داشت که بخش قابل‌توجهی از این سودسازی ناشی از افزایش نرخ فروش و بزرگ‌تر شدن اعداد اسمی است و لزوما به معنای رشد سود واقعی نیست. با این حال، این وضعیت برای همه شرکت‌ها یکسان نیست. در برخی صنایع، مانند فولادی‌ها و همچنین برخی شرکت‌های دیگر، این شرایط می‌تواند به نفع سودآوری تمام شود. در مقابل، در گروه‌هایی مثل دارویی‌ها که بحث حذف برخی ارزها مطرح است، شاید در نگاه اول جذابیت کمتری داشته باشد، اما برای بسیاری از شرکت‌ها امکان عرضه ارز در تالار دوم فراهم می‌شود که طبیعتا با نرخ‌های بالاتری انجام خواهد شد و می‌تواند منجر به شناسایی سود بیشتر شود.

وی افزود: موضوع بعدی، فاصله قابل‌توجهی بین نرخ دلار توافقی و نرخ بازار آزاد است. هرچند دولت نرخ بازار آزاد را به‌عنوان نرخ رسمی به رسمیت نمی‌شناسد، اما فاصله‌ای که میان این دو نرخ افتاده، به‌گونه‌ای است که ناگزیر به نظر می‌رسد نرخ توافقی در آینده نزدیک افزایش پیدا کند. این موضوع حتی تا حدی در بازار پیش‌خور شده و می‌تواند همچنان محرکی برای رشد بازار باشد.

عامل مهم دیگر، ریسک‌های پیش‌رو، به‌ویژه ریسک‌های مرتبط با بودجه است. اگر در لایحه و اجرای بودجه، ریسک جدید و سنگینی به بازار تحمیل نشود و از طرف دیگر ریسک‌های سیاسی که در ماه‌های گذشته پررنگ‌تر بودند، در همین سطح کمرنگ باقی بمانند، می‌توان انتظار داشت بازار مسیر فعلی خود را ادامه دهد. از منظر نموداری نیز شاخص کل اهداف مشخصی را پیش روی خود دارد. در حال حاضر، هدف محدوده ۳‌میلیون و ۸۰۰ هزار واحد در دستور کار بازار است و اگر اتفاق خاص و غیرمنتظره‌ای رخ ندهد، احتمال دیده شدن این سطح در روزهای آینده وجود دارد. شاخص هم‌وزن نیز تا حد زیادی توانسته عقب‌ماندگی خود نسبت به شاخص کل را جبران کند و سهم‌هایی که در دوره صعود شاخص کل رشد چندانی نداشتند، حالا فرصت نفس کشیدن و جبران بخشی از این عقب‌ماندگی را پیدا کرده‌اند.