خودش خواست
او در شرایطی که هر روز یکی از بزرگان فوتبال جهان از فوتبال خداحافظی میکرد و در حالی که هواداران تیم ملی ایران به خاطر بازیهای ضعیف دایی حسابی داغ کرده بودند، در یک مصاحبه کوتاه گفت در جام جهانی ۲۰۱۰ جبران میکند! دایی با اینکه میدانست مردم دوست دارند او خداحافظی کند، این حرف را زد که دلیلش احتمالا همان یکدندگیهای همیشگی کاپیتان بوده. در روزهایی که زیدان با آن نمایش خیرهکنندهاش از فوتبال خداحافظی کرد و فیگو با آن تاثیرگذاریاش در پرتغال، پیراهن تیم ملی را بوسید و کنار گذاشت،
تصور اینکه دایی در جام جهانی ۲۰۱۰ هم در ترکیب تیم ملی قرار میگیرد، برای مردم عذابآور بود. او که افتخاراتش را برای جاودانه بودن در تیم ملی کافی میدانست، هرگز حتی لحظهای به این فکر نکرد که ممکن است در دور بعدی اردوی تیم ملی دعوت نشود. حرف از خداحافظی نزد و حتی به خاطر بازیهای ضعیفش کوچکترین عذرخواهی هم از مردم نکرد. به خاطر این کارها بود که دایی محبوبیتش را از دست داد. اما با وجود این باز هم کنارگذاشته شدن دایی از تیم ملی، مخالفان او را هم ناراحت کرد. ناراحتی مخالفان دایی به خاطر کنار رفتن او از تیم ملی نبود. آنها از این ناراحت بودند که چرا پرافتخارترین فوتبالیست ایرانی باید به این شکل از تیم ملی کنار برود. آقای گل جهان که چهرهای شناخته شده است نباید اینطوری از تیم ملی میرفت.
او باید از مدتها قبل میگفت که بعد از جام جهانی خداحافظی میکند. اما نگفت و نرفت. ایستاد که با همه بجنگد. اما قلعهنویی، برانکو نبود. شاید اگر هر مربی دیگری هم بود دایی را دعوت نمیکرد. قلعهنویی اگر دایی را دعوت میکرد، خودش میشد سیبل انتقادات. پس بهترین راه همین بود. خط کشیدن روی اسم دایی برای کادر فنی جدید بهترین کار بود و برای کاپیتان تیم ملی یک کابوس بزرگ. دایی دیگر در تیم ملی نیست. او در جام جهانی ۲۰۱۰ در ترکیب ایران قرار نمیگیرد و همین کافی است تا مردم ایران را خوشحال کند. حالا همه آنهایی که بازی دایی را نمیپسندیدند و او را مانعی برای موفقیت ایران میدانستند از دعوت نشدن او خوشحالاند.
اما باید از این هم ناراحت بود که چرا کاپیتان ایران به این شکل کنار رفته. او که سالها برای تیم ملی افتخار آفریده بود نباید اجازه میداد چنین روزی را ببیند. دست خودش هم بود. میتوانست کاری کند که با سربلندی و افتخار، در یک بازی دوستانه یا رسمی از فوتبال خداحافظی کند. اما دایی خودش نخواست. همه خواستند و خودش نه. روزنامهها، کارشناسان، هواداران و همه آنهایی که فوتبال را دنبال میکنند، پیشنهاد دادند که خداحافظی کند، اما کاپیتان با کنایه و جملات تندی جواب آنها را میداد. دایی حالا مجبور است دستش را زیر چانهاش بگذارد و روزنامههایی را ورق بزند که در آنها به نقل از روزنامهها و خبرگزاریهای خارجی، از نامهربانی با کاپیتان ایران مطلبها نوشته شده و شاهد این باشد که کنار گذاشته شدن آقای گل جهان از تیم ملی کشورش چه بازتاب منفی و زنندهای در جهان داشته است.