چرا برخی جوامع شکست میخورند و برخی موفق میشوند؟
واکاوی نظریه اوستروم درباره ظرفیت جمعی
این پرسش نه تنها اهمیت نظری دارد، بلکه پیامدهای عملی مستقیمی برای طراحی سیاستهای توسعه پایدار، مدیریت منابع مشترک و حکمرانی موثر دارد. الینور اوستروم برنده جایزه نوبل اقتصاد، با تحقیقات گسترده میدانی و تحلیلهای نهادی، پاسخهایی ارائه کرده است که فراتر از مدلهای سنتی بازار و دولت میرود و ظرفیتهای جمعی جوامع را محور تحلیل قرار میدهد.
اوستروم نشان میدهد که کلید موفقیت یا شکست یک جامعه در مدیریت منابع مشترک و رسیدن به توسعه پایدار، نه صرفا وابسته به سطح فناوری یا منابع طبیعی، بلکه به ساختارهای نهادی، قواعد خودسازماندهی و توانایی جامعه در همکاری جمعی مرتبط است. کار اوستروم با نقد مدل مشهور «تراژدی منابع مشترک» آغاز شد؛ مدلی که بر این فرض استوار بود که افراد در مواجهه با منابع مشترک، ناگزیر به بهرهبرداری بیش از حد و تخریب آن منابع خواهند بود و تنها راهحل موجود، خصوصیسازی یا مداخله قهری دولت است.
اوستروم با بررسی صدها نمونه تاریخی و معاصر از جوامع مختلف در آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا نشان داد که این تصور بدبینانه جهانشمول نیست. بسیاری از جوامع، حتی با وجود فشارهای شدید بر منابع، توانستهاند سازوکارهای خودسازمانیابی ایجاد کنند که منابع را بهطور پایدار مدیریت میکند. این جوامع قواعد محلی تدوین میکنند، نظارت اجتماعی را تقویت مینمایند و تنبیهات تدریجی برای متخلفان وضع میکنند، بدون آنکه لزوما به دستورهای دولتی یا مکانیسمهای بازار وابسته باشند.
تحلیل اوستروم بر پایه اصولی کلیدی بنا شده است که نشان میدهد موفقیت یا شکست جوامع در مدیریت جمعی منابع، تابع ظرفیتهای نهادی و اجتماعی است. نخستین اصل، مرزبندی روشن منابع و کاربران است. جوامعی که منابع و افرادی را که از آنها بهرهبرداری میکنند بهطور دقیق تعریف کردهاند، کمتر دچار سوءاستفاده و تعارض شدهاند. دوم، قواعد متناسب با ظرفیت تجدید منابع نقش تعیینکنندهای دارند؛ جامعه باید برداشت از منابع را با توان بازیابی طبیعی آن هماهنگ سازد. سوم، نظارت موثر و قابل اعتماد توسط خود کاربران به جای نظارت بیرونی، یکی از مؤلفههای اساسی موفقیت است؛ زیرا انگیزه افراد برای پیروی از قواعد زمانی افزایش مییابد که آنها بخشی از فرآیند تصمیمگیری باشند و خود شاهد اجرای مقررات باشند.
چهارم، مکانیسم حل اختلاف کمهزینه و محلی باعث میشود تعارضات به جای تبدیل شدن به بحرانهای ساختاری، بهطور موثر مدیریت شوند. اهمیت نظریه اوستروم در این است که نشان میدهد توسعه پایدار تنها با انباشت سرمایه یا رشد فناوری به دست نمیآید؛ بلکه وجود نهادهای توانمند، انعطافپذیر و مشارکتی اساس موفقیت است. جوامعی که ساختارهای اجتماعی، اعتماد متقابل و قواعد خودسازمانیابی دارند، قادرند نه تنها منابع طبیعی، بلکه سرمایه انسانی و اجتماعی خود را نیز حفظ کنند. این توانایی جمعی یا «ظرفیت جمعی»، شاخصی است که میتواند تفاوت میان جوامع موفق و شکستخورده را توضیح دهد.
یکی از دستاوردهای مهم اوستروم بازتعریف مفهوم مالکیت است. او نشان داد که مالکیت الزاما به معنای خصوصیسازی کامل نیست، بلکه میتواند به شکل حقوق قابل تفکیک شامل حق دسترسی، حق برداشت، حق مدیریت، حق تنظیم قواعد و حق انتقال باشد. جوامع موفق، این حقوق را میان اعضا تقسیم میکنند و با ایجاد تعادل میان منافع فردی و جمعی، از تخریب منابع جلوگیری میکنند. این نگاه موجب شد که برداشت سنتی از مالکیت، که آن را تنها در قالب خصوصی یا دولتی محدود میکرد، دگرگون شود و تحلیل پیچیدهتر و واقعبینانهتری از سازوکارهای نهادی ارائه شود.
تحقیقات اوستروم همچنین بر اهمیت سرمایه اجتماعی تاکید دارد. اعتماد، هنجارهای اخلاقی و شبکههای اجتماعی که امکان نظارت و همکاری را فراهم میآورند، نقش تعیینکنندهای در موفقیت جوامع دارند. جوامعی که سطح بالایی از اعتماد و سرمایه اجتماعی دارند، میتوانند هزینههای نظارت رسمی را کاهش دهند و تعاملات جمعی را پایدار کنند. در مقابل، فقدان این سرمایه باعث افزایش تعارض، کاهش همکاری و آسیب به منابع مشترک میشود، حتی اگر منابع غنی و فناوری پیشرفته در اختیار جامعه باشد.
نظریه اوستروم همچنین نشان میدهد که موفقیت یا شکست جوامع تابع تناسب میان قواعد و ویژگیهای منابع است. منابع مختلف، ویژگیها و حساسیتهای متفاوتی دارند؛ برخی به تجدیدپذیری سریع وابستهاند، برخی آسیبپذیرند و برخی تنها در صورت بهرهبرداری بیش از حد تخریب میشوند. جوامع موفق قواعد خود را با ویژگیهای خاص منابع هماهنگ میسازند و از الگوهای یکسانسازی که در همه زمینهها کارآمد نیست، اجتناب میکنند. این تحلیل، اهمیت بومیسازی سیاستها و توجه به زمینههای محلی در طراحی سیاستهای توسعه را برجسته میسازد.
پیام دیگر اندیشه اوستروم این است که انسانها موجوداتی صرفا خودخواه و منفعتطلب نیستند، در شرایط مناسب، افراد میتوانند همکاری جمعی، پذیرش هزینههای مشترک و رعایت قواعد اجتماعی را بهطور مستمر و پایدار انجام دهند. این دیدگاه، بسیاری از تحلیلهای اقتصاد کلاسیک و نظریه بازیها را که بر انگیزههای فردی صرف متمرکز بود، تکمیل میکند و نشان میدهد که همکاری و نظم اجتماعی میتواند محصول ساختارهای نهادی و تعاملات متقابل باشد، نه تنها نیروی اجبار یا مکانیسمهای مالی.
در عرصه سیاستگذاری، اندیشه اوستروم توصیه میکند که دولتها نقش خود را نه بهعنوان جایگزین جوامع محلی بلکه بهعنوان پشتیبان، هماهنگکننده و تسهیلکننده در نظر بگیرند. هنگامی که دولتها بدون درک قواعد و ظرفیتهای محلی اقدام به اعمال کنترل مستقیم میکنند، در عمل منابع را تخریب و ساختارهای خودسازمانیافته را تضعیف میکنند. در مقابل، سیاستهای توسعهای که با تقویت ظرفیتهای محلی و احترام به قواعد جامعه شکل میگیرند، شانس بیشتری برای پایداری و موفقیت دارند.
پرسش اصلی که اوستروم پاسخ میدهد این است که چرا برخی جوامع موفق و برخی شکستخوردهاند. پاسخ او نه در منابع طبیعی بیشتر، نه در فناوری پیشرفته یا منابع مالی، بلکه در توانایی جامعه در ایجاد سازوکارهای خودسازمانیابی، اعتماد متقابل و همکاری جمعی نهفته است. جوامعی که ظرفیت جمعی خود را توسعه دادهاند، میتوانند حتی در مواجهه با فشارهای شدید منابع، رشد پایدار و بهرهوری بلندمدت را تجربه کنند؛ درحالیکه جوامعی که فاقد این ظرفیتند، حتی با منابع فراوان، در مسیر ناکامی و بحران گرفتار میشوند.
اندیشه الینور اوستروم نه تنها به پرسشهای بنیادین اقتصاد توسعه پاسخ میدهد، بلکه چارچوبی عملی و علمی برای طراحی سیاستهای پایدار ارائه میکند. این چارچوب، تاکید بر ظرفیتهای جمعی، قواعد خودسازمانیافته و حکمرانی چندمرکزی، میتواند مبنای برنامههای توسعه و مدیریت منابع مشترک در جهان معاصر باشد، جایی که فشار بر منابع طبیعی، تغییرات اقلیمی و نیاز به عدالت اجتماعی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
این تحلیل نشان میدهد که موفقیت یا شکست جوامع، نتیجه تعامل پیچیدهای از نهادها، قوانین اجتماعی، سرمایه انسانی و تعاملات جمعی است و الگوهای اوستروم با تکیه بر شواهد تجربی و اصول نهادی، الگویی معتبر و راهبردی برای تحلیل و هدایت توسعه پایدار ارائه میدهد. با استفاده از این چارچوب، میتوان سیاستهای توسعهای را طراحی کرد که هم با واقعیتهای محلی سازگار باشد و هم اهداف بلندمدت توسعه اقتصادی و اجتماعی را تحقق بخشد.
* دانشآموخته اقتصاد