افزایش ۴۰ درصدی قیمتها در یک ماه؛ بازار لپتاپ قفل شد
رکود تعمیرات لپتاپ
بازار لپتاپ این روزها بیش از آنکه محل خرید و فروش باشد به صحنه انتظار تبدیل شده است؛ انتظار برای ثبات، برای روشن شدن مسیر قیمتها و برای تصمیمی که مدام به تعویق میافتد. افزایش ۳۰ تا ۴۰ درصدی قیمتها در فاصلهی حدود یکماهه، همزمان با رشد هزینه سختافزار و تعمیرات جریان معاملات را کند کرده و بازاری ساخته که در آن پاساژها خلوتاند، فروشندگان محتاط شدهاند و خریداران ترجیح میدهند فعلا دست نگه دارند.
بازار خلوت
در راهروی یکی از پاساژهای قدیمی بازار، سکوت بیش از هر چیز جلب توجه میکند. مغازهها بازند، چراغها روشن است، اما خبری از ازدحام همیشگی نیست. فروشندهای روی صندلی نشسته و گوشیاش را برای کشتن وقت بالا و پایین میکند؛ این تصویر روایت غالب این روزهای بازار است. بازاری که نه تعطیل شده و نه زنده است، بلکه در وضعیتی معلق میان انتظار و تردید نفس میکشد. بررسیهای میدانی نشان میدهد قیمتها در فاصلهای کوتاه نسبت به ماه گذشته بین ۳۰ تا ۴۰درصد افزایش یافتهاند. افزایشی که نه تدریجی بوده و نه قابل پیشبینی. همین جهش ناگهانی که طی ماههای گذشته با مقادیر مختلف با نوسان قیمت دلار تکرار شده معادلات همیشگی بازار را بههم زده است.
خریدارانی که تا چند هفته پیش برای خرید برنامه داشتند، حالا با دیدن برچسبهای تازه دست نگه میدارند. یکی از فروشندگان میگوید: «اکنون یک ماهی است که وضعیت همین گونه است که میبینید. مردم میآیند، قیمت میپرسند، حساب و کتاب میکنند و میگویند فعلا صبر میکنیم. این فعلا صبر میکنیم شده جمله ثابت بازار.» البته افزایش قیمتها تنها به کالاهای نهایی محدود نمانده و همزمان با رشد قیمت سختافزار و قطعات، هزینه تعمیرات هم بالا رفته است. همین موضوع در شرایطی که انتظار میرفت بازار خدمات شلوغتر از همیشه باشد قاعده را برعکس کرده است. بازار تعمیرات هم این روزها خلوت است. تعمیرکاری که سالهاست در همین راسته کار میکند میگوید: «قبلا وقتی قیمت دستگاه نو بالا میرفت، مردم سراغ تعمیر میآمدند. الان اما وقتی هزینه تعمیر را میشنوند مکث میکنند.
بعضیها میگویند بعدا میآییم، بعضیها هم دیگر برنمیگردند. هزینه سختافزار طی یکی دو ماه گذشته ۶۰ درصد افزایش داشته است.» این شاید یک دلیل مهم داشته باشد که در گزارش اخیر گمرک در واردات نهفته باشد و آن اینکه در سال جاری، ورود محصولات آیتی، افت محسوسی داشته است. البته این مکث فقط یک رفتار فردی نیست و به یک الگوی جمعی تبدیل شده است. نااطمینانی واژهای است که فعالان بازار بیش از هر چیز به آن اشاره میکنند. نوسان مداوم قیمتها باعث شده هیچکس تصویر روشنی از فردا نداشته باشد. فروشنده نمیداند کالایی که امروز میفروشد فردا با چه قیمتی باید جایگزین کند و خریدار مطمئن نیست خرید امروز تصمیم درستی باشد. در چنین فضایی بازار وارد حالت انتظار میشود؛ حالتی که در آن معامله کمتر میشود، اما اضطراب بیشتر است.
پاساژها شاهد عینی این وضعیتاند. رفتوآمد کم است و مغازهداران بیشتر وقتشان را به گفتوگو با همکاران یا مرور خبرهای اقتصادی میگذرانند. برخی میگویند روزهایی را تجربه میکنند که حتی یک فاکتور هم صادر نمیشود. این خلوتی برخلاف تصور عمومی نشانه آرامش نیست؛ نشانه بازاری است که جریان در آن کند شده و نفسش به شماره افتاده است. از سوی دیگر فروشندگان هم محتاطتر از گذشته شدهاند. برخی ترجیح میدهند موجودی جدید نیاورند یا فروش را محدود کنند که دلیل آن هم روشن است. در بازاری که قیمتها ثبات ندارد هر فروش میتواند به زیان منجر شود. یکی از کسبه میگوید: «اگر امروز بفروشی و فردا قیمت بالا برود نمیتوانی همان کالا را دوباره بخری. این ترس باعث شده خیلیها دست به عصاتر حرکت کنند.»
در سمت مقابل خریداران نیز در حال سبک و سنگین کردن شرایطاند. بسیاری منتظر فرصتی مناسبتر هستند؛ فرصتی که شاید با کاهش قیمتها همراه باشد یا حداقل نشانهای از ثبات به بازار بدهد. این انتظار اگرچه قابل فهم است، اما به کاهش گردش مالی دامن زده و فشار مضاعفی بر واحدهای صنفی وارد کرده است. هزینهها سر جای خود ماندهاند؛ اجاره، حقوق و مخارج روزمره تغییری نکرده، اما فروش کاهش یافته است. بازار تعمیرات هم از این قاعده مستثنی نیست. افزایش قیمت قطعات باعث شده تعمیر برخی دستگاهها از نظر اقتصادی توجیهپذیر نباشد. نتیجه آن است که نه بازار فروش جان گرفته و نه بازار خدمات توانسته جای خالی آن را پر کند. این همزمانی رکود در هر دو بخش، تصویر روشنی از عمق مشکل به دست میدهد.
آنچه امروز در بازار دیده میشود بیش از هر چیز نتیجه نبود ثبات قیمتها است. افزایش ۳۰ تا ۴۰ درصدی قیمتها در مدت کوتاه فضای تصمیمگیری را مخدوش کرده و بازار را به حالت تعلیق درآورده است. بسیاری از فعالان بازار معتقدند اگر نشانهای از ثبات در بازار ارز ظاهر شود بخشی از تقاضای معوق میتواند به بازار بازگردد. اما تا آن زمان راهروهای خلوت، مغازههای کممشتری و گفتوگوهای تکراری درباره صبر کردن همچنان تصویر غالب بازار آیتی باقی خواهد ماند.
واردات کمرمق
البته این وضعیت رکودی تنها محدود به بازار نیست و آمارهای رسمی حاکی از آن هستند که واردات سختافزار و لپتاپ نیز در وضعیت رکودی قرار دارد. در این راستا آمار گمرک از واردات سختافزار در هفت ماه نخست سال ۱۴۰۴ نشان میدهد ورود بسیاری از کالاهای حوزه آیتی با کاهش نسبت به دو سال گذشته روبهرو بوده است؛ موضوعی که میتواند بازتابی از محدودیتهای ارزی، تحریمها و سیاستهای وارداتی باشد.
در این راستا در سال جاری و تا پایان مهر ماه تنها ۳۰میلیون دلار لپتاپ وارد شده است که حکایت از افت محسوس دارد. محمدرضا فرجیتهرانی، رئیس اتحادیه فناوران رایانه تهران، پیش از این در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به این مورد اشاره کرده بود که ۳۰۰ روز است برخی تجار در صف تخصیص ارز قرار دارند. براساس دادههای گمرک، تصویر واردات سختافزار در سال جاری نشان میدهد بازار آیتی ایران در حال تجربه یکی از کمرمقترین دورههای دهه اخیر است. کاهش شدید واردات لپتاپ و تبلت مهمترین نشانه این وضعیت است.