بازار سهام در مدار انتظارات تورمی

بررسی تحولات بورس تهران نشان می‌دهد که ترکیب دو عامل کاهش ریسک‌های سیستماتیک و تشدید انتظارات تورمی نقش تعیین‌کننده‌ای در تغییر مسیر شاخص‌های سهامی و بازگشت تدریجی اعتماد سرمایه‌گذاران ایفا کرده است. شاخص کل بورس تهران در ابتدای سال جاری و تحت‌تاثیر خوش‌بینی‌های مذاکراتی، مسیر صعودی را در پیش گرفت و در پایان معاملات روز بیست‌وهشتم اردیبهشت‌ ماه، با ثبت عدد ۳‌میلیون و ۲۵۲هزار واحدی، در بالاترین سطح تاریخی خود ایستاد. بازدهی ۲۰درصدی شاخص کل در کمتر از دو ماه، بازتابی از انتظارات مثبت فعالان بازار نسبت به آینده متغیرهای سیاسی و اقتصادی بود. با این حال، این فضای خوش‌بینانه دوام چندانی نداشت. افزایش احتمال عدم حصول نتیجه در مذاکرات ایران و آمریکا، بار دیگر نااطمینانی را به بازار بازگرداند و همزمان، وقوع جنگ ۱۲روزه، ریسک‌های سیستماتیک را به‌طور محسوسی افزایش داد.

ملاقات کف ۸ شهریور

در فضای غبارآلود پس از جنگ، بورس تهران با خروج سرمایه‌های خرد حقیقی مواجه شد و شاخص کل در هشتم شهریورماه به کف ۲‌میلیون و ۳۹۵ هزار واحدی سقوط کرد. این افت عمیق، نمادی از غلبه رفتارهای محافظه‌کارانه در میان سرمایه‌گذاران و ترجیح نقدینگی بر دارایی‌های پرریسک بود. اما درست از همین نقطه، ورق بازار برگشت. کاهش تدریجی شدت ریسک‌های سیاسی و فروکش‌کردن شوک‌های سیستماتیک، زمینه‌ساز بازگشت آرام نقدینگی به بازار سهام شد و شاخص کل از کف شهریورماه وارد یک روند صعودی تازه شد؛ روندی که تا پایان معاملات روز گذشته، بازدهی ۵۱درصدی را برای نماگر اصلی بازار به همراه داشته است.

تشدید انتظارات تورمی

در این میان، نقش انتظارات تورمی در تقویت این موج صعودی غیرقابل‌انکار است. رشد نرخ دلار در بازار آزاد به ‌عنوان لنگر اسمی بازارهای دارایی، محرک مهمی برای بازتعریف ارزش اسمی دارایی‌ها بوده است. در روز هشتم شهریور، همزمان با ثبت کف شاخص کل، دلار در کانال ۱۰۳هزار تومان معامله می‌شد؛ اما در روزهای اخیر، نرخ ارز به محدوده ۱۲۸هزار تومان رسیده است. این افزایش معنادار، نه ‌تنها انتظارات تورمی را در اقتصاد تشدید کرده، بلکه باعث شده بورس نیز بار دیگر به ‌عنوان سپری در برابر کاهش ارزش پول ملی مورد توجه قرار گیرد. تجربه بازار سهام در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که کاهش ریسک‌های سیستماتیک، شرط لازم برای بازگشت سرمایه به بورس است، اما شرط کافی نیست. آنچه موتور رشد اخیر بازار را روشن نگه داشته، هم‌زمانی این کاهش ریسک با افزایش انتظارات تورمی است.

به بیان دیگر، سرمایه‌گذاران زمانی حاضر به پذیرش ریسک بازار سهام می‌شوند که چشم‌انداز حفظ ارزش دارایی‌ها در برابر تورم را پیش‌روی خود ببینند. از این منظر، رشد اخیر بورس بیش از آن که ناشی از بهبود بنیادین سودآوری شرکت‌ها باشد، بازتابی از تغییر انتظارات در سطح کلان اقتصاد است. البته این به معنای یکدست‌بودن رشد بازار نیست. بررسی رفتار نقدینگی نشان می‌دهد که تمرکز اصلی سرمایه‌ها بر صنایع بزرگ، دلاری و نقدشونده بوده است؛ صنایعی که هم از افزایش نرخ ارز منتفع می‌شوند و هم در شرایط بروز شوک‌های جدید، امکان خروج سریع سرمایه را فراهم می‌کنند. همین موضوع باعث شده شکاف میان عملکرد صنایع بزرگ و کوچک عمیق‌تر شود و بخش قابل‌توجهی از سهام کوچک همچنان از موج صعودی اخیر بی‌بهره بمانند.

تغییر نگرش نسبت به ریسک

نکته قابل‌ توجه دیگر، تغییر نگرش سرمایه‌گذاران نسبت به مفهوم ریسک در بازار سهام است. در مقطع فعلی، ریسک سیستماتیک نه به‌ طور کامل حذف شده و نه می‌توان از ثبات پایدار سخن گفت؛ اما کاهش شدت و فراوانی شوک‌ها، فضای تصمیم‌گیری را تا حدی قابل‌پیش‌بینی‌تر کرده است. این وضعیت باعث شده سرمایه‌گذاران به‌جای خروج کامل از بازار، به چینش مجدد پرتفوی و انتخاب صنایع منتفع از تورم روی آورند. شاخص کل بورس در معاملات روز گذشته در تاریخی‌ترین مقدار خود قرار گرفت؛ ادامه مسیر صعودی بازار سهام، بیش از هر چیز به پایداری شرایط فعلی وابسته است؛ اگر ریسک‌های سیستماتیک بار دیگر تشدید نشوند و انتظارات تورمی همچنان بالا باقی بماند، بورس می‌تواند به مسیر رشد خود ادامه دهد.

اما هرگونه تغییر ناگهانی در این معادله، می‌تواند جهت حرکت نقدینگی را بار دیگر دستخوش نوسان کند. از این رو، بازار سهام بیش از همیشه به دماسنج تحولات کلان اقتصاد ایران تبدیل شده است؛ دماسنجی که رفتار آن، پیام‌های مهمی برای سیاستگذاران و سرمایه‌گذاران به همراه دارد. با این حال، نباید از این نکته غافل شد که رشد بورس در بستر انتظارات تورمی، ذاتا با ناپایداری همراه است. تجربه سال‌های گذشته نشان داده هر زمان که موتور اصلی رشد بازار، افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و جهش نرخ ارز بوده، بازار سهام بیش از آنکه به سمت تعمیق و بلوغ حرکت کند، به بازتابی از نااطمینانی‌های اقتصاد کلان تبدیل شده است. در چنین شرایطی، سودآوری اسمی شرکت‌ها افزایش می‌یابد، اما فاصله معناداری میان رشد قیمت سهام و بهبود واقعی متغیرهای عملیاتی شکل می‌گیرد؛ موضوعی که می‌تواند در صورت تغییر ناگهانی انتظارات، زمینه‌ساز اصلاح‌ قیمتی در بازار شود.

چاشنی احتیاط در بازار

از سوی دیگر، رفتار سرمایه‌گذاران حقیقی در موج صعودی اخیر نشان می‌دهد که احتیاط همچنان بر تصمیمات معاملاتی سایه افکنده است. برخلاف دوره‌های هیجانی گذشته، ورود نقدینگی به بازار به‌صورت تدریجی و گزینشی انجام شده و تمرکز اصلی بر سهم‌هایی بوده که یا از رشد نرخ ارز منتفع می‌شوند یا نسبت قیمت به درآمد معقول‌تری دارند. این تغییر رفتار، نشانه‌ای از افزایش تجربه و حساسیت سرمایه‌گذاران نسبت به ریسک‌های سیستماتیک است؛ هرچند هنوز نمی‌توان از بازگشت اعتماد پایدار سخن گفت. در این میان، نقش سیاستگذار نیز در شکل‌گیری انتظارات بازار پررنگ است. ثبات نسبی در سیاست‌های اقتصادی، پرهیز از تصمیمات ناگهانی و شفاف‌سازی در حوزه‌های کلیدی می‌تواند به کاهش بیشتر ریسک‌های سیستماتیک کمک کند و مسیر بازار سهام را از یک رشد صرفا تورمی به سمت رشدی متکی بر عوامل بنیادی هدایت کند.

در غیر این صورت، بورس همچنان در چرخه‌ای از صعودهای وابسته به انتظارات و اصلاح‌های پرهزینه گرفتار خواهد ماند. بر این اساس، آنچه روز گذشته در بورس تهران مشاهده شد؛ نه یک نقطه پایان، بلکه یک مقطع گذار است؛ مقطعی که در آن سرمایه‌گذاران میان بیم بازگشت ریسک‌ها و امید به تداوم رشد دارایی‌ها در برابر تورم، در حال بازتعریف استراتژی‌های خود هستند. نتیجه این کشاکش، مسیر آتی بازار سهام را در ماه‌های پیش‌رو مشخص خواهد کرد.