«منطقه اقتصادی ترامپ» در جنوب

 «محمد حسن سویدان» در گزارشی برای «د کریدل» نوشت، کَرَم توسط بیروت به‌عنوان رئیس جدید هیات لبنانی «کمیته سازوکار» - یک گروه مدیریت آتش‌بس که توسط ایالات متحده و سازمان ملل حمایت می‌شود - و به عنوان یک «چهره فنی» اعزام شده است. گنجاندن آرام یک غیرنظامی با رویکردهای صریح ضد حزب‌الله، نشان‌دهنده یک تغییر سیاسی گسترده‌تر است.

به‌طور رسمی، رهبران لبنان مانند جوزف عون (رئیس‌جمهور) و نواف سلام (نخست‌وزیر)، انتصاب کَرَم را به‌عنوان نشانه‌ای از یک تغییر سیاسی انکار می‌کنند و معتقدند که ماموریت کمیته بدون تغییر باقی می‌ماند و آن ماموریت هم اجرای مفاد آتش‌بس نوامبر۲۰۲۴ است. اما این انکارها با واقعیت‌های موجود در تضاد است. کَرَم یک دیپلمات کهنه‌کار و از افراد نزدیک به واشنگتن است و آشکارا سلاح‌های حزب‌الله را مانع اصلی صلح معرفی کرده است. حضور او در مذاکرات عمدی است؛ زیرا خواسته آمریکا و اسرائیل را برآورده می‌کند. 

همکاری اغلب در «سیاست سطح پایین» - حوزه‌های غیربحث‌برانگیز مانند لجستیک، علامت‌گذاری مرز یا هماهنگی امنیتی - آغاز می‌شود. اما با گذشت زمان، این سازوکارها حیات مستقل خود را پیدا می‌کنند. کمیته‌های فنی به ابزارهای سیاسی تبدیل می‌شوند و عادی‌سازی روابط به آرامی نزدیک‌تر می‌شود. آنچه به‌عنوان یک کانال صرفا نظامی آغاز شد، اکنون به‌عنوان یک گفت‌وگوی مدنی-نظامی در حال تغییر است. تل‌آویو این را گسترش نهادی یک چارچوب سیاسی می‌داند. در عین حال، ترتیبات امنیتی در جنوب لیتانی، جدول زمانی برای خلع سلاح حزب‌الله و برنامه‌هایی برای مناطق مرزی مورد مناقشه که همگی در مورد تغییر شکل مرز جنوبی لبنان هستند. انتصاب کَرَم با طرح‌های دیرینه ایالات متحده و اسرائیل برای خنثی کردن حزب‌الله - نه از طریق جنگ، بلکه از طریق مذاکره - مطابقت دارد.

هدف واشنگتن ساده است: تغییر شکل دولت لبنان به‌عنوان تنها بازیگر امنیتی، سلب تدریجی مشروعیت حزب‌الله و جایگزینی بازدارندگی نظامی با مشوق‌های مالی توسط اهداکنندگان. این رویکرد، منعکس‌کننده رویکرد اسرائیل پسا‌اسلو به کرانه باختری اشغالی در آرام کردن مردم از طریق مشوق‌های اقتصادی، اجتناب از امتیازات سیاسی و تثبیت وابستگی ساختاری است. این مدل که اغلب «صلح اقتصادی» نامیده می‌شود، تشکیلات خودگردان فلسطین را به یک پیمانکار فرعی اشغال تبدیل کرده است؛ سرشار از بودجه خارجی، اما ناتوان از تحقق حاکمیت. اکنون، همین مدل به لبنان صادر می‌شود.

«منطقه اقتصادی ترامپ» در جنوب 

پس از انتصاب کَرَم، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل دستور داد تا اوری رسنیک، یک فرد غیرنظامی را برای تعامل با «نهادهای اقتصادی-دولتی» در لبنان اعزام کند. هدف؟ بررسی پروژه‌های فرامرزی کوچک و تلاش‌ برای بازسازی زیر چتر این کمیته. گزارش‌هایی از تلاش آمریکایی-اسرائیلی برای ایجاد «منطقه اقتصادی ترامپ» در جنوب، در امتداد مرز، با هدف جذب سرمایه‌گذاری‌های کشورهای خلیج‌فارس، کمک به بازسازی و در عین حال مرتبط کردن این مزایا با شرایط شفاف مربوط به خلع سلاح حزب‌الله و حذف ساختارهای مقاومت نظامی در نزدیکی فلسطین اشغالی منتشر شده است.  مورگان اورتگاس، فرستاده ایالات متحده، این ابتکارات را به‌عنوان «اقدامات اعتمادساز» مطرح کرده است که یادآور زبانی است که در مناطق صنعتی فلسطین مانند «برکان» و «معاله آدومیم» استفاده می‌شود؛ جایی که فلسطینی‌ها اجازه کار دارند؛ اما حق مالکیت یا حکومت ندارند.

در این چارچوب، جنوب لبنان هم به یک منطقه حائل و هم به یک مورد آزمایشی تبدیل می‌شود. مکانی برای استفاده از ابزارهای اقتصادی به‌عنوان جایگزین حاکمیت. با این حال، این نمونه دیگری از الحاق خزنده است. تابوی مقابله مستقیم با تل‌آویو به تدریج از طریق عادت بوروکراتیک در حال از بین رفتن است. لبنان در حال سوق یافتن به چارچوبی از وابستگی اقتصادی و امنیتی است. زبان ممکن است محتاطانه باشد؛ اما معماری در حال شکل‌گیری، معماری‌ای است که در آن حاکمیت به تدریج برون‌سپاری می‌شود.