متدولوژیهای موجود در اقتصاد چه هستند و هر یک چگونه اثر خود را بر تفکر اقتصادی نهادهاند؟
روزنامه شماره ۶۳۶۵
دنیای اقتصاد - کیوان حسینوند : روششناسی در علم اقتصاد صرفا مجموعهای از فنون و تکنیکهای فنی نیست، بلکه بنیانی معرفتشناختی و فلسفی است که تعیین میکند اقتصاددانان چگونه جهان را توصیف، تبیین و پیشبینی میکنند. روششناسی مجموعهای از پیشفرضها، قواعد و معیارها را دربرمیگیرد که مرزهای میان «علمی» و «غیرعلمی» را مشخص میسازد و تعیین میکند کدام پرسشها معتبرند و چگونه باید به آنها پاسخ داد. از این منظر، اقتصاد در جایگاهی خاص میان علوم طبیعی و علوم انسانی قرار دارد؛ جایگاهی که سبب شده همواره میان الگوبرداری از فیزیک و ریاضیات از یک سو و توجه به پیچیدگیهای فرهنگی، نهادی و تاریخی از سوی دیگر، در نوسان باشد (هاسمن، ۱۹۹۲). همانطور که تونی لاوسون (۲۰۰۳) استدلال میکند، این نوسان دائمی میان «فیزیکگرایی» و «انسانگرایی»، نه ضعف که ماهیت ذاتی اقتصاد به عنوان علمی اجتماعی است. اقتصاد، در یک معنا در تلاش برای فهم نظامهای پیچیدهای است که هم دارای الگوهای تکرارشونده (همچون علوم طبیعی) است و هم سرشار از کنشگری انسانی معناساز (همچون علوم انسانی) هستند.